بسم الله الرحمن الرحیم
آن روز سخت سرم شلوغ بود،داشتم کارهام را جمع و جور می کردم که صدای اذان از مسجد محل بلند شد. به میز کارم که نگاه کردم نیم ساعت دیگه کارم تمام می شد ،با خود گفتم حالا امروز رو نیم ساعت دیرتر نماز می خوانم .شب وقتی مفاتیح رو برداشتم که زیارت عاشورا بخوانم ناخودآگاه دعای ابو حمزه باز شد و چشمم افتاد به این فرازش که «الحمد لله الذی ادعوهُ فَتُجیبُنی، وَ ان کُنتُ بطیا حین یدعونی»ستایش خدای را که من او را می خوانم و اجابت می کند و هر چند وقتی که او مرا می خواند کندی و کاهلی می کنم .وای یادم اومد که سر نماز صبح از خدا خواسته بودم که کمکم کند تا کارم رو درست انجام بدم اما من صدای اذان رو شنیدم ،ولی کار رو بهانه کردم و نماز رو اول وقت نخواندم. الهی العفو …
ـــــــــــــــــــــــــ
به قلم خودم